اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تفور

نویسه گردانی: TFWR
تفور. [ ت َ ](اِ) گل باشد و آن را بتازی طین گویند و بعضی با زای منقوطه نیز خوانند. (فرهنگ جهانگیری ) (از فرهنگ رشیدی ). گل باشد که بعربی طین خوانند. (برهان ). بمعنی گل است که بعربی طین خوانند و در برهان تفوز بر وزن تموز نیز آورده . (انجمن آرا) (آنندراج ). گل . و قیل با زای تازی . بتازیش طین خوانند. (شرفنامه ٔ منیری ). گل و طین و سفال . (ناظم الاطباء). رجوع به تفوز شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
طفور. [ طُ ] (ع مص ) طفرة. (منتهی الارب ). برجستن . (منتخب اللغات ) (منتهی الارب ). بالا برجستن . (منتهی الارب ). از نشیب بر بالا برجستن . (زوزن...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.