اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نیامدن

نویسه گردانی: NYAMDN
نیامدن . [ ن َ م َ دَ ] (مص منفی ) مقابل آمدن . (یادداشت مؤلف ). رجوع به آمدن شود :
بکوشید تا بر زه آرد کمان
نیامد به زه خیره شد بدگمان .

فردوسی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
دست نیامدن . [ دَ ن َ م َ دَ ](مص مرکب منفی ) یافته نشدن . حاصل نشدن . به حصول نپیوستن . || در بازی ورق ، ورقهای مساعد نیامدن یا در نرد کع...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.