اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حمیة

نویسه گردانی: ḤMY
حمیة. [ ح َ می ی َ ] (ع اِ) رشک و ننگ . (منتهی الارب ). انفه زیرا آن سبب حمایت است . (اقرب الموارد). ج ،حمیات . (منتهی الارب ) : اذ جعل الذین کفروافی قلوبهم الحمیة حمیة الجاهلیة. (قرآن 26/48). || نخوت و مروت . (اقرب الموارد) :
حدیث کافر و غازی بمانم
که آن بی دین بود این بی حمیة.

سوزنی .


|| (مص ) ننگ و عار داشتن . (منتهی الارب ). محمیة بر وزن منزلة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). انفه . (اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
حمیة. [ ح ِ ی َ ] (ع مص ) نگاهبانی کردن گیاه و چریدن ندادن . حمایة. حمی . حموة. (منتهی الارب ). رجوع به حمی شود. || بازداشتن طعام و شراب ...
حمئة. [ ح َ م ِ ءَ ] (ع ص ) جای گل آلود و تیره . (از اقرب الموارد). حتی اذا بلغ مغرب الشمس وجدها تغرب فی عین حمئة.(قرآن ۞ از اقرب الموارد...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.