اجازه ویرایش برای همه اعضا

پولی

نویسه گردانی: PWLY
انگلیسی - [در متون و موقعیت های فنی] قرقره
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۱ ثانیه
پولی پولی . (اِ مرکب ) پول پولی . قسمی مالیات که از دکانها میگرفتند.
بی پولی . (حامص مرکب ) عمل و حالت بی پول . رجوع به ماده ٔ قبل شود.
یک پولی . [ ی َ / ی ِ ](ص نسبی ) مسکوکی که یک پول ارزد، یعنی نیم شاهی . که ارزش یک پول دارد: گنجشک یک پولی انااعطینا نمی خواند،یا گنجشک ی...
نیم پولی . (اِ مرکب ) چهاریک شاهی . نیم پول . (یادداشت مؤلف ). || کنایه از چیز کم ارزش یا بی ارزش . نیم غازی .
پول پولی . (اِ مرکب ) نام قسمی مالیات اصناف . پولی پولی . رجوع به پولی پولی شود.
اخته پولی . [ اَ ت َ پ ُ ] (اِخ ) نام ناحیه و قضائی است در شمال شرقی ادرنه در ساحل بحر اسود، به پانزده ساعتی روم ایلی تابع ایالت تکفورطاغ ...
دیش پولی . (اِ مرکب ) دندان مزد. دیش به ترکی دندان است و دیش پولی وجهی بوده که در دوران استبداد، رعایا در سر سفره ٔ مأمورین دولت مینهاده ...
گالی پولی . [پ ُ ] (اِخ ) ۞ نام شهری است در ایتالیا در کنار خلیج تارانت و سکنه ٔ آن به 12760 تن بالغ می گردد دارای کلیسای عظیم و زیبائی ا...
گالی پولی . (اِخ ) که به ترکی گلیبولو نامیده میشود شهری در اروپای ترکیه واقع در کنار تنگه ای به همین نام که بخشی از داردانل محسوب میشود...
الکساندر پولی هیستور. [ اَ ل ِ پ ُ ت ُ ] (اِخ ) ۞ یعنی اسکندر علامه . از مؤلفان قدیم یونان بود. در شهر میلت (مَلَط) واقع در آناطولی (آسیای ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.