اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جمل

نویسه گردانی: JML
جمل . [ ج ُ ] (ع اِ) رسن سطبر کشتی . (منتهی الارب ). رجوع به جُمَّل شود. || ج ِ جُمَل . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). رجوع به جمل شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
جمل . [ ج َ ] (ع مص ) گرد آوردن . || گداختن پیه را. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || (اِ) شتر نر. (منتهی الارب ). رجوع به جَمَل شود.
جمل . [ ج َ م َ ] (ع اِ) شتر نر و بندرت بر شتر ماده اطلاق شود، و گویند: شربت لبن جملی . یا شتر نر هفت ساله یا پنج ساله یا نه ساله یا شش ساله ...
جمل . [ ج ُ م َ ] (ع اِ) ج ِ جُمْلة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به جملة شود. || گروه مردم . (منتهی الارب ). || طناب کشتی . (اقرب ...
جمل . [ ج ُ م ُ ] (ع اِ)رسن سطبر کشتی . (منتهی الارب ). رجوع به جُمَّل شود.
جمل . [ ج ُم ْ م َ ] (ع اِ) رسن سطبر کشتی . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). و در آن چهار لغت دیگر آمده : جُمَل و جُمْل و جُمُل و جَمَل و بهمه...
جمل . [ ج َم َ ] (اِخ ) بئر جمل ، در مدینه است . (منتهی الارب ).
جمل . [ ج َ م َ ] (اِخ ) (جنگ ...) جنگی است که در ماه جمادی الاخری سال سی وشش هجری میان عایشه و اتباع وی باامیرالمؤمنین علی علیه السلام...
جمل . [ ج َ م َ ] (اِخ ) ابن سعد عشیره . پدر قبیله ایست از مذحج . (منتهی الارب ).
جمل . [ ج َ م َ ] (اِخ ) ابراهیم بن زین الدین نخجوانی دمشقی . از دانشمندان قرن یازدهم هجری است . وی در فقه و طب و علوم دیگر مهارت داشته و...
جمل . [ ج َ م َ ] (اِخ ) حسین بن عبدالسلام شاعر، از محدثان است . وی روایتی از شافعی دارد. (ریحانة الادب ).
« قبلی صفحه ۱ از ۳ ۲ ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.