اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

طاقات

نویسه گردانی: ṬAQAT
طاقات . (ع اِ) ج ِ طاقت و طاقة. رجوع به طاقة شود. تارها. لاها. قُوی . (یعنی تارها). || ج ِ طاق به معنی درختان بی فرع و شاخه : و اذا شرب منه نحو اربعطاقات بالماء اَبراءَ من المغص . (ابن البیطار ج 1 ص 124 س 3) و له (دلبوث ) بصلة بیضاء علیها لیف لیس له طاقات . (ابن بیطار) : و درختان جوز چون ایشان را فروع و شاخ نباشد و آن درختان را به اصطلاح طاقات گویند و بهر هشت طاق درهمی لازم شود... فاما درخت شفتالو و آلوچه در حساب طاقات اند. (تاریخ قم ص 110). طاقات از درختهای بری به هر طاق درخت پنج درم . (تاریخ قم ص 113). و در هر سی و شش طاقات فستق و زیتون یک درهم و ما یاد کردیم که مراد بطاقات از درخت درختهائی اند که ایشان را شاخ نباشد. (تاریخ قم ص 112).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
طاقات العکی . [ تُل ْ ع َک ْ کی ی ] (اِخ ) موضعی است در جانب غربی بغداد، و در گذرگاهی واقع است که بمربعه ٔ (محل اقامت در فصل بهار) شیب بن ...
طاقات الغطریف . [ تُل ْ غ ِ ] (اِخ ) محلی است واقع در مغرب بغداد. بانی آن غطریف بن عطاء است که برادر خیزران و دائی موسی الهادی و هارون الر...
طاقات الراوندی . [ تُرْرا وَ ] (اِخ ) جایگاهی است دربغداد و راوندی یکی از هوی خواهان منصور عباسی و از فرقه ٔ سرخسیة بوده ، نام وی محمدبن الحس...
طاقات ابی سوید. [ ت ُ اَ س ُ وَ ] (اِخ ) موضعی است در بغداد، بانی آن ابی سوید الجارود است این موضع در وسطکوهستانهای باب الشام واقع شده ، قطیع...
طاقات ام عبیدة. [ ت ُ اُم ْ م ِ ع ُ ب َ دَ ] (اِخ ) موضعی است در بغداد نزدیک جسر کان و ام عبیدة کنیز محمدبن علی و دایه ٔ مهدی خلیفه بوده است ،...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.