اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

لیال

نویسه گردانی: LYAL
لیال . [ ل َ ] (ع اِ) مخفف لیالی . ج ِ لیل . و رجوع به لیالی شود :
نی نی نه هلالی تو که بر چرخ فضایل
چون شمس و قمر زینت ایام و لیالی .

سوزنی .


|| فارسیان جمع لولو هم لیال آورده اند و این خلاف قیاس است . (آنندراج ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
لئال . [ل ءْ آ ] (ع ص ) مرواریدفروش . (منتهی الارب ). لؤلؤفروش . لؤلؤئی . (سمعانی ). لاَّء. لئلاء. (منتهی الارب ).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.