اغنان
نویسه گردانی:
ʼḠNAN
اغنان . [ اِ ] (ع مص ) بسیار درخت و علف شدن وادی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). بسیاردرخت شدن وادی . (از اقرب الموارد). || رسیدن خرما. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). رسیده شدن درخت . (از اقرب الموارد). || بانگ کردن مگس . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). آواز کردن مگس . (از اقرب الموارد). || پر شدن مشک . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || سبز گردانیدن شاخ درخت را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). باطراوت کردن خدا شاخه های درخت را. (ازاقرب الموارد). || آواز خود را مرد از بینی به غنا بگوش مردم رساندن . (از اقرب الموارد). آواز دادن به غنه . (یادداشت بخط مؤلف ). || بالیده شدن و پرشکوفه شدن زمین . (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
اقنان . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ قِن ّ. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بنده ای که از پدر و مادر بنده زاده باشد. (آنندراج ).