اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

میعادگاه

نویسه گردانی: MYʽADGAH
میعادگاه . (اِ مرکب ) جایی که دو گروه با هم عهد اتفاق می بندند و قرار مدار کارهای خود را می دهند. (ناظم الاطباء). وعده گاه . وعده جای . قرارگاه . جای قرار گذاشتن و وعده دادن :
روان کرد مرکب به میعادگاه
پذیره که دشمن کی آید ز راه .

نظامی .


بهشت از حضرتش میعادگاه است
ز باغ دولتش طوبی گیاه است .

نظامی .


دو لشکر درآمد به میعادگاه
شد آراسته هر دو صف سپاه .

ملاعبداﷲ هاتفی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.