ماکث
نویسه گردانی:
MAKṮ
ماکث .[ ک ِ ] (ع ص ) درنگ و انتظارکننده . (آنندراج ). مکث نماینده و درنگ کننده و انتظارکشنده . ج ، ماکثون . (ناظم الاطباء). درنگ و اقامت کننده . (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
ماکس . [ ک ِ ] (ع ص ) ده یک گیرنده . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). مالیات گیرنده . مَکّاس . (از اقرب الموارد).
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
ماکس مولر. [ ل ِ ] (اِخ ) ۞ لغت شناس انگلیسی (1823-1900). در آلمان متولد شد و تبعیت انگلستان را پذیرفت . از آثار اوست : تاریخ ادبیات سانسکری...