اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تبلبل

نویسه گردانی: TBLBL
تبلبل . [ ت َ ب َ ب ُ ] (ع مص ) شوریده شدن لغت ها. (زوزنی ). مخلوط شدن زبان . (از اقرب الموارد). درآویختن زبان قوم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء): و از آن سبب آن جایگاه را بابل نام نهادند یعنی تبلبلت الالسن ؛ زبانها بگردید. (مجمل التواریخ والقصص ص 145). || تبلبل شتران کلأ را؛ پاک چریدن شتران گیاه را. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.