گفتگو درباره واژه گزارش تخلف یوحان نویسه گردانی: YWḤAN یوحان . [ ] (اِخ ) ۞ نام زن کوز است . (ترجمه ٔ دیاتسارون ص 212). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه واژه معنی یوهان یوهان . [ ی ُ ] (اِخ ) ۞ گوتفرید لودویک کوزگارتن . خاورشناس نامی آلمانی (1207-1279 هَ. ق . / 1793-1862 م .). وی در آلتن کیرشن متولد شد و در پا... یوهان یوهان . [ ی ُ ] (اِخ ) ۞ گوتفرید وتسشتاین (1256 هَ . ق . / 1840 م . - 1323 هَ . ق . / 1905 م .). خاورشناس آلمانی که از طرف کشورش در دمشق کنسول... یوهان یوهان . [ ی ُ ] (اِخ ) ۞ لودویک برکهارت . خاورشناس و جهانگرد سویسی . به سال 1199 هَ . ق . / 1784 م . در لوزان ۞ متولد شد و به سال 1806 م . ... یوهان یوهان . [ ی ُ ] (اِخ ) ۞ یاکب (یعقوب ) رایسکه . خاورشناس و پزشک آلمانی . به سال 1128 هَ . ق . / 1716 م . در زربیج از توابع ساکس متولد شد و در... یوهان یوآخیم وینکلمان این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود