اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

السان

نویسه گردانی: ʼLSAN
السان . [ اِ ] (ع مص ) عاریت دادن کسی را شترکره ، تا بدان ناقه ٔ خود را دوشد، گویی زبان (لسان ) شترکره را به او عاریت داده است . (از منتهی الارب ). || سخن کسی رسانیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). رسانیدن نامه یا سخنی را بکسی . (از اقرب الموارد). ابلاغ کردن کلامی را. || نامه رسانیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). رجوع به معنی قبلی شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.