اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

برساخته

نویسه گردانی: BRSAḴTH
برساخته . [ ب َ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) محصول . مصنوعی . مزور.ساختگی . منحوت . مصنع. (یادداشت مؤلف ) :
چه باشد سخنهای برساخته
شب و روز اندیشه پرداخته .

شمسی (یوسف و زلیخا).


|| مهیا. آماده . مجهز. ساخته . (یادداشت مؤلف ). رجوع به برساختن و ساختن و ساخته در همین لغت نامه شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.