اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سندان گذار

نویسه گردانی: SNDʼN GḎʼR
سندان گذار. [ س ِ گ ُ ] (نف مرکب ) که از سندان بگذرد. سخت برنده که از سندان عبور کند. که سندان را بشکافد. گذرکننده از سندان کسی که تیرش ازسندان بگذرد : قیماز شمشیر سندان گذار بر نیزه ٔ او زد و نیزه ٔ او را قلم کرد. (اسکندرنامه نسخه ٔ سعید نفیسی ). شاه برخاست و شمشیر سندان گذار برکشیدو بر گردن او زد. (اسکندرنامه نسخه ٔ سعید نفیسی ).
آتشکده شود دل سندان نهاد مرد
زآن آبدار صفحه ٔ سندان گذار تیغ.

مسعودسعد.


پیش سنان نیزه ٔ سندان گذار تو
چون عنکبوت خانه بود آهنین حصار.

سوزنی .


ترک خدنگ افکن سندان گذار
برهمه شیرافکن اژدرشکار.

امیرخسرو (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.