اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سالاری

نویسه گردانی: SALARY
سالاری . (اِخ ) دهی است از دهستان کدکن پائین رخ بخش کدکن ، شهرستان تربت حیدریه در 37هزارگزی شمال باختری کدکن و سر راه اتومبیل رو کدکن بشهر کهنه واقع شده است هوای آن معتدل و دارای 428 تن سکنه است . آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول آن پنبه ، شغل اهالی زراعت ، گله داری و کرباس بافی و راه آن مالرو و تابستان از شاه بخش میتوان اتومبیل برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
سالاری . (اِخ ) پنج فرسخ میانه جنوب و مشرق فهلیان است . (فارسنامه ٔ ناصری گفتاردوم ص 304).
آنارشیست
غوغا سالاری. الف. حکومت بوسیلۀ عوام زورمند (اوباش) و بر اساس رهبری جاهلین بر جامعه. مترادف این واژه در زبان انگلیسی «ochlocracy» است. عوام فریبی. رجوع...
نوعی حکومت که بر اساس آن، حاکمیت از آن مردم است. این گونه که رئیس کشور با رأی مستقیم مردم برگزیده شده و در برابر مردم پاسخگوست و وزیران وی نیز در براب...
دیوان سالاری. ( دیوان + سالار + ی، یاءِ نسبت) حکومت بوسیلۀ یک گروه یا سازمان اداری مرکزی، بخصوص گروهی که جوابگوی به افراد جامعه نیست. مترادف این واژه...
شایسته سالاری. شیوه‌ای از حکومت یا مدیریت است که در آن مبنای دستیابی به مشاغل و برگزیده شدن در مقام های مدیریتی، توانایی و شایستگی‌ افراد است، نه موقع...
ابراهیم سالاری . [ اِ م ِ ] (اِخ )ابراهیم بن سالار مرزبان . از سلاطین آل مسافر به آذربایجان و اران و طارم . رجوع به ابراهیم بن مرزبان شود.
ابراهیم بن مرزبان سالاری . [ اِ م ِ ن ِ م َ ] (اِخ ) در اوائل قرن چهارم هجری به آذربایجان امارت داشت . وی فرزند سالار مرزبان از امرای دیلم ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.