اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جق

نویسه گردانی: JQ
جق . [ ج ُ] (اِخ ) یکی از قلاع بجنورد است واقع در کوه خاکی . زراعت آن دیم است ، و آبی از چشمه دارد. هوایش معتدل است ، و سکنه ٔ آن چهل خانوارند. (مرآت البلدان ج 4).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
جق . [ج َق ق ] (ع مص ) پیخال انداختن مرغ (منتهی الارب ). سرگین افکندن پرنده . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ).
جق . [ ج ُ ] (اِخ ) قریه ای است از ناحیه ٔ قرابرجلوی زنجان . زراعت آن دیمی است و آب چشمه هم دارد. محصول آن پنبه است و هوایش معتدل و سک...
جق جق . [ ج َ ج َ ] (اِ) شور و غوغای بی معنی . (غیاث ). شور و غوغا. || فریاد مرغ زخمی . (ناظم الاطباء).
جق جق . [ ج َ ج َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان موگوئی بخش آخوره ٔ شهرستان فریدن در 7هزارگزی جنوب داران و 5هزارگزی راه فرعی آخوره به سیبک ...
جق جق . [ ج ِ ج ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گورائیم بخش مرکزی شهرستان اردبیل در 42هزارگزی جنوب اردبیل و 25هزارگزی شوسه ٔ اردبیل - تبریز....
قل جق . [ ق ُ ج ُ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش شیروان شهرستان قوچان در شمال خاوری شیروان . موقع آن کوهستانی و محصول آن غلات و باغات...
قل جق . [ ق ُ ج ُ ] (اِخ ) دهی است مرکز دهستان قل جق بخش شیروان شهرستان قوچان واقع در 12 هزارگزی شمال خاوری شیروان و 9 هزارگزی شمال شوسه...
قل جق . [ ق ُ ج ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان قره باشلو از بخش چاپشلو از شهرستان دره گز واقع در 7 هزارگزی جنوب باختری چاپشلو و 6 هزارگزی باختری شو...
آب منی انسان که هنگام استمناء کردن بیرون می آید
جق-اتای . [ ج ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ارشق بخش مرکزی شهرستان مشکین شهر در 32هزارگزی شمال مشکین شهر و 12هزارگزی شوسه ٔ مشکین شهر به ارد...
« قبلی صفحه ۱ از ۳ ۲ ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.