اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

فرادمبه

نویسه گردانی: FRʼDMBH
فرادمبه . [ ف َ دُ ب َ ] (اِخ ) فرادنبه . رجوع به فرادنبه شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
محمدعلی ربیعی
۱۳۹۳/۰۲/۱۴ Iran
0
5

باسلام. من اهل و زاده فرادنبه هستم خود از کسانی بوده ام که خیلی بدنبال معنی و مفهوم این کلمه کشته ام ولی نتیجه ای در خور و چیزیکه لااقل خوددم از آن قانع شده باشم را نیافتم بجز چند مورد که خواهم گفت. یک روز پیرمردی ارمنی که از ارامنه قلعه ماماکا بود را
حدود سی و دو سال پیش در بیمارستان عیسی ابن مریم اصفهان ملاقات کردم در آنجا بستری بود چیزی بیش از نود سال داشت من هم بدلیلی یک شب در آنجا بستری بودم بعداز کمی صحبت که فهمید من اهل فرادنبه هستم پرسید میدانی چرا به ولایت شما اسم فرادنبه داده اند؟ گفتم درست نمیدانم
گفت میدانیکه در قدیم دنبه یا دمبه گوسفند خیلی ارزش داشته هم از لحاظ غذایی هم از لحاظ روشنایی و بسیاری مصارف دیگر و چون فرادمبه شما از لحاظ تولید کندم و نوع کندمیکه در کشتزارهای آن بعمل می آمد سرآمد منطق بوده و نانی که از کندمش بدست می آمده آنقدر سفید و بقول
قدیمیها چرب بوده این نام فراتر از دمبه (فراترازدمبه) را بهمحصولش نام داده اند که یواش یواش به فرادمبه و حالا هم به فرادنبه تبدیل شده است. عده ای دیگر بر این باورند که فردانبه - فرادامنه بوده و آنهم بدلیل آنکه در دامنه ای وسیع قرار گرفته و ددر زمانهای قدیم
بدلیل همین وصعت قوت قسمت زیادی از منطقه چهارمحال را وقتی قعطی می آمده میداده است و کمکم این فرادامنه تبدیل به فرادمبه و بعد هم فرادنبه شده است.


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.