گفتگو درباره واژه گزارش تخلف مهرگی نویسه گردانی: MHRGY مهرگی . [ م ُ رَ ] (ص نسبی ) منسوب به مهرگ به معنی مهره : عقدی بود مرا مهرگی یمانی بر گردن داشتم . (تفسیرابوالفتوح رازی ج 4 ص 22 س 16). و رجوع به مهرگ شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود