اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سنام

نویسه گردانی: SNAM
سنام . [ س َ] (ع اِ) کوهان . (منتهی الارب ) (آنندراج ). کوهان (شتر) ج ، اَسْمِنَه . (مهذب الاسماء) (غیاث ) :
زمام او طریق او و راهبر
سنام ۞ او و دست او عصای او.

منوچهری (دیوان ص 83).


گاویست در آسمان سنامش ۞ پروین
یک گاو دگر نهفته در زیر زمین
چشم خِرَدت گشای ای اهل یقین
زیر و زبر دو گاو مشتی خر بین .

خیام .


|| رکن . || معظم هر چیزی . || میانه ٔ زمین .(منتهی الارب ) (آنندراج ). وسط زمین . || شریف قوم . || بلندی و رفعت و شوکت مرد. (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
سنام الناقة sanām-ol-nāghe یا کوهان شتر = نام یکی ازکواکب مراءة ذات الکرسی است. (از مفاتیح العلوم خوارزمی). کوکبی است روشن از قدر ثالث بر صورت ذات الک...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.