تسلیت
نویسه گردانی:
TSLYT
تسلیت . [ ت َ ی َ ] (ع مص ) تسلیة. اندوه وابردن . (مجمل اللغة). مأخوذ از تازی ، پند و نصیحتی که در بیرون کردن غم و اندوه از دل کسی گویند، ویژه چون آن کس مصیبت زده باشد. دلاسایی و خاطرنوازی و آسایش . (ناظم الاطباء). دلداری . اندوه بردن . غم زدایی . و رجوع به تسلی و تسلیة و تسلیت کردن شود.
واژه های همانند
۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست: شانتو ŝãntav (سنسکریت: شانتوَ ŝãntva) پرالاد prãlãd (سنسکریت: پرَهلادَ prahlãda) سماتیا samãtiã (سغدی)
تسلیت نامه . [ ت َ ی َ م َ / م ِ] (اِ مرکب ) سوگ نامه . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
تسلیت دادن . [ ت َ ی َ دَ ] (مص مرکب ) تسلیت گفتن . دلداری دادن . سرسلامتی .
تسلیت کردن . [ ت َ ی َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) آرام کردن و غم و اندوه از دل کسی بیرون نمودن . (ناظم الاطباء). و رجوع به تسلیت و تسلی و تسلیة...
تسلیط. [ ت َ ] (ع مص ) برگماشتن . (زوزنی ) (از ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ) (منتهی الارب )(ناظم الاطباء). برگماشتن کسی را بر کسی . (آنند...
این واژه تبارانه پارسى ست یعنى خودش پارسى نیست اما سرچشمه اش پارسى ست. واژه ى شاریتا/شاریتاه Sharita/Sharitah در پهلوى : پادشاه ، شاه ، سلطان ، فرمانر...
تصلیط. [ ت َ ] (ع مص ) برگماشتن . لغتی است در تسلیط. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).