اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ایغری

نویسه گردانی: ʼYḠRY
ایغری . [ اَ غ ُ ] (حامص ) جماع کردن حیوانات (آنندراج ). گشنی . (ناظم الاطباء). فحلی . گشنی . نری . (فرهنگ فارسی معین ).
- به ایغری درآمدن ؛ گشنی کردن . (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
ایغری . [ اُ غ ُ ] (ص نسبی ) ایغوری . اویغوری . منسوب به ایغر: زبان ایغری . قوم ایغری . خط ایغری : امیر ارغون بعد ما که از تعلیم خط ایغری ف...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.