اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مجلح

نویسه گردانی: MJLḤ
مجلح . [ م ُ ج َل ْ ل َ ] (ع ص ) خوردنی . || درخت خورده . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || مأکول و خورده شده . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
مجلح . [ م ُ ج َل ْ ل ِ / م ُ ل ِ ] ۞ (ع ص ) مرد بسیارخوار. (منتهی الارب ) (آنندراج ). پرخور و اکول . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || پیش...
مجلة. [ م َ ل َ ] (ع اِ) پوستک آبله که در آن آب گرد آید از اثر کار. ج ، مِجال و مَجل . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء).
مجلة. [ م َ ج َل ْ ل َ] (ع اِ) (از «ج ل ل ») صحیفه ٔ حکمت . (تعریفات جرجانی ). کتاب حکمت و ادب . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). صحیفه...
مجله . [ م َ ج َل ْ ل َ / ل ِ ] (ع اِ) آنچه که همچون کتاب و رساله ای از اخبار و موضوعات و مقالات مختلف هفته ای یا پانزده روزی یا ماهی و ج...
مجله . [ م َ ج َل ْ ل َ ] (اِخ ) نام عید یهودیان که روز چهاردهم از آذار منعقد می گردد وآن را «بوری » نیز می نامند. (از التفهیم ص 246). جهودان در...
این واژه درحقیقت پارسى است و تازیان(اربان) آن را از واژه ى ماگرتا Magerta در پارسى پهلوى به معناى کتاب ، نوشته و طومار ، برداشته اند.
(المجله: کتاب حکمت و ادب) این واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: آنوپاتریک ãnupâtrik (سنسکریت: ánupattrikâ)*** فانکو آدینات 09163657861
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.