اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شاغلان

نویسه گردانی: ŠAḠLAN
شاغلان . [ ] (اِخ ) موضعی در حدود هرات . خواندمیر آرد: چون امیر اردو شاه را بواسطه وصول محمدزمان میرزا استظهار تمام پیدا شد شعار خلاف جناب حکومت پناهی زینل خان که در آن زمان والی خراسان بود اظهار نموده بعضی از قصبات هراة رود و شاغلان ۞ راتاخت فرمود و آنگاه لشکر به سر اقوام هرات و قبایل نکو درکشیده ... و از آنجا به غور شتافته ... بعنف و لطف از حکام آن کوهستان امیر درویش و امیرفخرالدین اسبان راهوار و اشتران باربردار و اجناس نفیسه گرفت . (تاریخ حبیب السیر چ طهران ، جزء سوم از ج 3 ص 318).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.