اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نجده

نویسه گردانی: NJDH
نجده . [ ن َ دَ / دِ ] (از ع ، اِمص ، اِ) دلیری . (جهانگیری ) (غیاث اللغات ). مردانگی . (جهانگیری ). شجاعت . (غیاث اللغات ). نجدة. || قوت . سختی . (جهانگیری ). رجوع به نجدت و نجدة شود. || سرود. (غیاث اللغات ) :
نجده ای ساز از شکسته دلان ۞
اینچنین نجده را شکست مده .

خاقانی .


|| مجازاً، بمعنی شجاع . (غیاث اللغات ). || یار. یاور :
شیران شده یاوران رزمت
اقبال تو نجده یاوران را.

خاقانی .


|| یاری . یاوری : چون سلطان او را در حالت آن محنت بدید کوکبه ٔ جماعتی از خواص غلامان به نجده ٔ او فرستاد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 351).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
نجدة.[ ن َ دَ ] (ع اِ) یکی نجد. (المنجد). رجوع به نجد شود. || (اِمص ) دلیری . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (غیاث اللغات ) (دهار)....
نجدة. [ ن َ دَ ] (اِخ ) ابن عامر حروری حنفی . رئیس طایفه ٔ حروریه و از خوارج و مؤسس فرقه ٔ نجدات یا نجدیه است . وی به سال 36 هجری تولد یاف...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.