اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سموه

نویسه گردانی: SMWH
سموه . [ س ُ ] (ع مص ) رفتن اسب چنانکه مانده نشود. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (تاج المصادر بیهقی ) (ناظم الاطباء). || مدهوش و متحیر شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
سموح . [ س َ ] (ع ص ) ۞ جوانمرد. (آنندراج ). نیکوکار. منعم . کریم النفس . متواضع و جوانمرد و سخی . (ناظم الاطباء).
سموح . [ س ُ ] (ع مص ) جوانمرد گردیدن . || جوانمردی کردن و بخشیدن . (منتهی الارب ).
صموح . [ ص َ ](ع ص ) حافر صموح ؛ سم سخت و استوار. (منتهی الارب ).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.