دیس . (ع اِ) کلمه ای است دخیل بمعنای گیاههایی که در آب روید و از آن حصیر سازند. (از معجم الوسیط). اسل . سمار. نی بوریا. سخونوس الاجامی . کولان . (یادداشت مؤلف ). و انما الفرق بینه (بین البردی ) و بین القرطاس المحرق ان البردی والدیس المحرق اضعف من القرطاس المحرق . (ابن البیطار ص
87 ص
15 ج
1). و لکلرک دیس را به ژنک
۞ در اینجا ترجمه کرده است .