اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بسوس

نویسه گردانی: BSWS
بسوس . [ ب َ ] (اِخ ) (حرب الَ ...)یکی از جنگهای معروف عرب . رجوع به ماده ٔ قبل شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
بسوس . [ ب َ ] (ع ص ، اِ) شتر ماده ای که بی گفتن کلمه ٔ بس بس دوشیدن ندهد. (ناظم الاطباء) (از آنندراج ). ناقه ای که بی ابساس دوشیدن ندهد. ...
بسوس . [ ب َ ] (اِخ ) بنت منقذالتمیمیة نام افسانه ای زنی شوم که شوهرش را سه دعای مستجاب بخشیدند. او گفت دعایی کن تا مرا حق تعالی خوبروت...
بسوس . [ ب َ ] (اِخ ) نام زنی از عرب که بواسطه ٔ او جنگ عظیم میان دو قبیله واقع شد از این جهت در شآمت ضرب المثل گشت و گویند: هذا اشأم م...
بسوس . [ ب َس ْ س ] (اِخ ) ۞ والی باختر و سردار داریوش سوم در جنگ با اسکندر بود. وی از اقربای داریوش و فرمانده سپاه باختریها، سغدیها، و هن...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.