بلیان
نویسه گردانی:
BLYAN
بلیان .[ ب َل ْ ] (اِخ ) قریه ای است از قرای کازرون و آنجا محل و مرقد اولیأاﷲ بسیار است . گویند خضر علیه السلام آن قریه را بنا کرده است و منسوب به نام نامی خود ساخته است . (برهان ). از مضافات کازرون شیراز است و از آنجاست اوحدالدین عبداﷲبن ضیاءالدین مسعود بلیانی . (ریاض العارفین ص 104). دهی از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان کازرون . سکنه ٔ آن 379 تن . آب آن از چاه و محصول آن غلات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
بلیان . [ ب َل ْ ] (اِخ ) نام خضر پیغمبر علیه السلام است که برادرزاده ٔ الیاس پیغمبر باشد. (برهان ).
بلیان . [ ب ِل ْ لی ] (ع اِ) گویند هو بذی بلیان . رجوع به بلی شود.