اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سنگ زدن

نویسه گردانی: SNG ZDN
سنگ زدن . [ س َ زَ دَ ] (مص مرکب ) سنگ انداختن . چیزی را با سنگ زدن :
سنگی زده ست پیری بر طاس عمر تو
کآن را بهیچ روی نیارد کس التیام .

ناصرخسرو.


رطب از شاهدی و شیرینی
سنگها می زنند برشجرش .

سعدی .


عقل کل را آبگینه ریزه در پای اوفتاد
بس که سنگ تجربت بر طاق مینایی زدم .

سعدی .


|| با سنگی لغزنده و هموار ساروج تازه حوض و خزانه ٔ حمام و جز آن را سائیدن تا محکم شود. (یادداشت بخط مؤلف ). با سنگ سودن ساروج تا محکم شود. یا حوض نو ساروج کرده . سائیدن سنگی لغزان بر ساروج تا محکم شود. (یادداشت بخط مؤلف ). || بام غلطان با غلطک گردانیدن ببام یازمین . (یادداشت مؤلف ). || با نیترات دارژان (سنگ جهنم ) ستردن طبقه ای از جراحت یا قرحه را. (یادداشت بخط مؤلف ). || بجای سینه دو سنگ بر هم کوفتن بعض دسته های عاشورا. (یادداشت مؤلف ). رجوع به سنگ و ترکیبات آن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
بر سنگ زدن . [ ب َ س َ زَ دَ ] (مص مرکب ) بر سر سنگ زدن . کنایه از ظاهر کردن و گفتن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ).
سنگ بر سبو زدن . [ س َ ب َ س َزَ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از توبه کردن از شراب خوردن و عیش منغص کردن و شدن . (آنندراج ) (مجموعه ٔ مترادفات ص ...
سنگ بر طاس زدن . [ س َ ب َ زَ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از توبه کردن از شراب خوردن . (آنندراج ) (مجموعه ٔ مترادفات ص 100) : سیه پوش چترش چو عباس...
سنگ به سبو زدن . [ س َ ب ِ س َ زَ دَ ] (مص مرکب ) رجوع به سنگ شود.
سنگ در ساغر زدن . [ س َ دَ غ َ زَ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از توبه کردن و شیشه شکستن باشد. (از آنندراج ) : سنگ در ساغر نیک و بد ایام زنندوز کف ...
جام بر سنگ زدن . [ ب َ س َ زَ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از توبه کردن و گذشتن از شراب باشد. (برهان ). توبه کردن از شراب و شکستن جام . (ناظم ال...
سیم بر سنگ زدن . [ ب َ س َ زَ دَ ] (مص مرکب )کنایه از جماع کردن . (غیاث ) (آنندراج ) : تا بطبع تو بود با او بزن با سیم سنگ ور بدل گردد مزاجش ...
سنگ به سنگ زدن . [ س َ ب ِ س َ زَ دَ ] (مص مرکب ) کنایه ازکار سهلی را به آوازه کردن . (آنندراج ) : خراب لطف عتابم از این بتان فرنگ ملالم ...
سنگ بر شیشه زدن . [ س َ ب َ شی ش َ / ش ِ زَ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از توبه کردن و گذشتن از شراب . (برهان ). توبه کردن از شراب . (فرهنگ رشیدی ...
سنگ بر قرابه زدن .[ س َ ب َ ق َرْ را ب َ / ب ِ زَ دَ ] (مص مرکب ) سنگ بر شیشه زدن . کنایه از توبه کردن و گذشتن از شراب باشد.(برهان ) (آنندرا...
« قبلی صفحه ۱ از ۲ ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.