اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

صواب گوی

نویسه گردانی: ṢWʼB GWY
صواب گوی . [ ص َ ] (نف مرکب ) درستگوی . راستگوی . آنکه سخن به صواب گوید. مقابل خطاگوی :
ز عقل من عجب آید صواب گویان را
که دل به دست تو دادن خلاف ایمانست .

سعدی .


رجوع به صواب و صواب گفتن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.