اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پیر میکده

نویسه گردانی: PYR MYKDH
پیر میکده . [ رِ م َ / م ِ ک َ دَ / دِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) پیر میخانه . پیر می فروش :
ما باده زیر خرقه نه امروز میخوریم
صد بار پیر میکده این ماجرا شنید.

حافظ.


به پیر میکده گفتم که چیست راه نجات
بخواست جام می و گفت عیب پوشیدن .

حافظ.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.