اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اخکوک

نویسه گردانی: ʼḴKWK
اخکوک . [ اَ ] (اِ) معنی آنرا زردآلوی نارسیده گفته اند و بیت ذیل را شاهد آورده اند :
ز پیروزه و از زمرد مگر
نمایند اخکوک نارس ببر.

اسدی .


اگر این معنی درست است نارس حشو قبیح است ولی معنی درست نیست . واخکوک هر میوه ایست سبز و نارس . چغاله و نارسیده ٔ هرمیوه . هر میوه ٔ نارسیده : المسلاخ و الخضیره ؛ آنکه [ نخلی که ] اخکوکش فروریزد. (السامی فی الاسامی ). قَلب ؛سرخ شدن اخکوک خرما یعنی غوره ٔ آن .
- امثال :
عرب اخکوک ندیده ؛در مورد کسی گویند که نسبت به طعام یا هر چیز دیگر حریص و ولوع باشد.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.