اخکوک . [ اَ ] (اِ) معنی آنرا زردآلوی نارسیده گفته اند و بیت ذیل را شاهد آورده اند
: ز پیروزه و از زمرد مگر
نمایند اخکوک نارس ببر.
اسدی .
اگر این معنی درست است نارس حشو قبیح است ولی معنی درست نیست . واخکوک هر میوه ایست سبز و نارس . چغاله و نارسیده ٔ هرمیوه . هر میوه ٔ نارسیده : المسلاخ و الخضیره ؛ آنکه [ نخلی که ] اخکوکش فروریزد. (السامی فی الاسامی ). قَلب ؛سرخ شدن اخکوک خرما یعنی غوره ٔ آن .
-
امثال :
عرب اخکوک ندیده ؛در مورد کسی گویند که نسبت به طعام یا هر چیز دیگر حریص و ولوع باشد.