اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رامین

نویسه گردانی: RʼMYN
رامین . (اِخ ) شهری است (بناحیت کرمان ) میان سیرگان و بم . جاییست سردسیر که هوای درست دارد وآباد و با نعمت بسیار، و آبهای روان بسیار است . (از حدود العالم ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
رامین . (اِخ ) نام دهی است جزء دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان زنجان ، واقع در 12هزارگزی جنوب خاوری زنجان ، کنار راه مالرو قیدار. هوای آن ...
رامین . (اِخ ) دهی است از بخش شهریار شهرستان تهران واقع در 9000گزی جنوب علیشاه عوض . این ده در جلگه واقع شده و هوای آن معتدل است . جمعیت ...
رامین . (اِخ ) رام . رامتین . نام عاشق ویسه . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). نام عاشق ویس . (ناظم الاطباء). نام عاشق ویس است و قصه ٔ ویس و رامی...
رامین . (اِخ ) استرآبادی . حسن بن حسین بن محمدبن رامین استرآبادی ، فقیه شافعی بود. او از عبداﷲ محمدبن حمید شیرازی روایت کرد و ابوبکر خطیب از...
عاشق سرمست، سازگار به درون و برون، متلاطم، امیدوار ،چاره اندیش
تنها، گریزگر، غایت اندیش، انزوا از تاثیر برون
نماگر متصل به مبداء از اوضاع جمیع اجزای بستر وجود در گذشته تا حال
پسر جذاب-خوشبو
رامتین / جوان
ویس و رامین . [ س ُ ] (اِخ ) نام دو تن از عشاق معروف افسانه ای و نام داستان آنان . این افسانه ٔ ایرانی از قدیمترین زمانها موجود بوده و پهل...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.