اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مشققه

نویسه گردانی: MŠQQH
مشققه . [ م ُ ش َق ْ ق َ ق َ / ق ِ ] (از ع ، ص ) تأنیث مشقق . چاک زده شده شکافته و دریده . (از یادداشت مؤلف ) :
بادا سرت بمطرقه ٔ هجو سوزنی
تا جایگاه درد شقیقه مشققه .

سوزنی (ازیادداشت مؤلف ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.