اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

روخ

نویسه گردانی: RWḴ
روخ . (اِ) گیاهی است که از آن بوریا بافند. (فرهنگ رشیدی ). گیاهی است که از میان آب بروید و از آن حصیر ببافند، و آن را دوخ و رخ نیز گویند. (از فرهنگ جهانگیری ) (از آنندراج ) (از انجمن آرا). گیاهی است دراز خالی از برگ و بار که بدان بوریابافند. (غیاث اللغات ). و در خراسان انگور و خربزه بدان آونگ کنند. (از برهان قاطع). || (ص ) در پهلوی روده باشد. (از فرهنگ اسدی ذیل روخ چکاد). روت . لخت . لوت . روده . برهنه . عریان . عور. در ترکیب «روخ چکاد» روخ بمعنی لخت و برهنه است . رجوع به روخ چکاد شود. || گر و جرب دار. (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
روخ چکاد. [ چ َ ] (ص مرکب ) اصلع باشد. (فرهنگ اسدی ) ۞ . کلمتی است فهلوی ، روخ روده باشد و چکاد بالای پیشانی ، و بپهلوی روخ چکاد اصلع بود. (...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.