مشاهده واژه گفتگو درباره واژه ویرایش واژه سابقه تغییرات نسبی نشانه های اختصاری nesbi (دارای اندازه ی پذیرفتی) این واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: یاوان yâvân (اوستایی: yavant) **** فانکو آدینات 09163657861 واژه های قبلی و بعدی واژه های قبلی واژه های بعدی نستار نسپه نسپری نسپران نسپاسی نسپاس نسپار نسبیل نسبیة نسبیت نسبی نسبی نسبی نسبی نسبوت نسبو نسبه نسبه نسبتی مشهدی نسبتی عراقی نسبتی واژه های همانند 10 مورد، زمان جستجو: 0.12 ثانیه واژهمعنی نسبی نسبی . [ ن َ س َ ] (ص نسبی ) منسوب به نسب . (ناظم الاطباء). || مقابل سببی .- قرابت نسبی ؛ خویشاوندی از طرف پدران ، چون برادری وعموزادگی . نسبی نسبی . [ ن ِ بی ی / ن ِ ] (ع ص نسبی ) منسوب به نِسْبة. رجوع به نسبت و نسبة شود.- شرکت نسبی . رجوع به همین ترکیب ذیل مدخل شرکت شود.- ... نسبی nesbi (= پیوندی. از نسبت) این واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: بانیشیک bâniŝik (مانوی: banniŝn + ی) **** فانکو آدینات 09163657861 سن نسبی هدف سن یابی نسبی این است که پدیدههای زمین شناسی را باهم مقایسه کرده و تعیین کنیم که کدامیک جوانتر و کدامیک قدیمیتر میباشد. معیارهای تعیین سن نس... صفت نسبی این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: بژنا بانیشیک bežnâ-bâniŝik (بژنا: صفت. «سغدی» + بانیش از مانوی: banniŝn + پسوند پهلوی «ایک»)***... خطای نسبی خطای نسبی . [خ َ ی ِ ن ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) برحسب تعریف : نسبت بین خطای مطلق یک کمیت بمقدار واقعی آن کمیت خطای نسبی نامیده می شو... ارتباط نسبی این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. مفاهیم نسبی این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. نصبی نصبی . [ ] (اِخ ) حسن بن موسی النصبی . او راست : کتاب الاغانی به حروف معجم که برای متوکل نوشته و بعضی چیزها که اسحاق بن ابراهیم ماهان و... حسن نصبی حسن نصبی . [ ح َس َ ؟ ] (اِخ ) رجوع به حسن بغدادی و ابن موسی شود. نظرهای کاربران پست الکترونیک نمایش داده شود. تعداد کاراکتر باقیمانده: 1000 نظر خود را وارد کنید ارسال