اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گلدان

نویسه گردانی: GLDʼN
گلدان . [ گ ُ ] (اِ مرکب ) ظرفی که گلها را دسته بسته در آن نهند، از عالم نرگسدان . (آنندراج ). ظرف سفالین یا چینی و جز آن که در آن گلهای زمینی یا معطر کارند یا گلهای زینتی و یا معطر از شاخ بریده نهند :
خلط نسبت کند آمیزش بی نسبت را
گل پریزاد شود شیشه چو گلدان باشد.

محسن تأثیر (از آنندراج ).


چو آن گلدان پرآبی که گلها را نگه دارد
طراوتهاست از چشم تر من گلعذاران را.

محسن تأثیر (از آنندراج ).


|| در تداول ، ظرف شب . کمیزدان . شاشدان .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
گلدان . [ گ ُ ] (اِخ ) از جمله قرای معتبر خرم آباد است . رجوع به جغرافیای غرب ایران ص 77 و 299 شود.
آفتابه گلدان . [ ب َ / ب ِ گ ُ ] (اِ مرکب ) آفتابه و لگنی کوچک که گاه خفتن دارند میختن شب را یا بیماران و پیران را.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.