اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دیوجان

نویسه گردانی: DYWJAN
دیوجان . [ وْ ] (ص مرکب ) مردم پیر و سالخوره . (برهان ) (ناظم الاطباء). || کنایه از تاریک دل و جاهل . (آنندراج ). شیطان صفت و بدنفس . (برهان ) (ناظم الاطباء). شریر. (شرفنامه ٔ منیری ). کنایه از سخت جان و بیرحم . (برهان ). سخت دل و بیرحم . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || کنایه از دلاور. (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.