جودر. [ ج َ
/ جُو دَ] (اِ) گیاهی است خودرو که بیشتر در میان زراعت و جو میروید و دانه ٔ آن کوچک و باریک میباشد و آنرا بعربی طمج میگویند. (برهان ). جوذر. (حاشیه ٔ برهان چ معین از دزی ج
1 ص
178) (لکلرک ج
1 ص
387)
: سوی گاویکسان بود کاه و دانه
بکام خر اندر چه میده چو جودر.
ناصرخسرو.
|| گاو را نیز گویند که عربان بقر خوانند. (برهان ). جوذر. جیدز. جوادز گاو. بچه گاو دشتی . (انجمن آرای ناصری )
: نه نافه بیارد همه آهویی
نه عنبر فشاند همه جودری .
منوچهری .
رجوع به جوذر شود.