اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

فرسائیدن

نویسه گردانی: FRSAʼYDN
فرسائیدن . [ ف َ دَ ] (مص ) فرساییدن . فرسودن . فرسوده کردن . رجوع به فرساییدن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
فرساییدن . [ ف َ دَ ] (مص ) فرسودن . (یادداشت به خط مؤلف ). فرسائیدن : نه گشت ِ زمانه بفرسایدش نه این رنج و تیمار بگزایدش . فردوسی . || فرسو...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.