اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مارسار

نویسه گردانی: MARSAR
مارسار. (ص مرکب ) با سری چون سر مار.(یادداشت به خط مرحوم دهخدا). آنکه یا آنچه سری چون مار دارد. که سرش شبیه مار است . مارسر :
و یا ۞ همچنان کشتی مارسار
که لرزان بود مانده اندر سنار.

عنصری (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).


علی آنکه چون مور شد عمرو عنتر
ز بیم قوی نیزه ٔ مارسارش .

ناصرخسرو.


|| (اِ مرکب ) حیوانی افسانه ای که گویند مانند آدمی است بشکل مار. (از نزهةالقلوب ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
مارسار. (اِخ ) مارفش . مارسا. از نامهای ده آک است ۞ که او را عربان ضحاک خوانند. (فرهنگ جهانگیری ). لقب ضحاک است . (آنندراج ) (انجمن آرا).ض...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.