اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اختگان

نویسه گردانی: ʼḴTGAN
اختگان . [ اَ ت َ / ت ِ ] (اِ) ج ِ اخته ، بمعنی اسب خایه کشیده :
شب قضیم اختگانت زارتفاع سنبله
می کند حاصل بدوش کهکشان می آورد.

سلمان ساوجی (از آنندراج ).


بعض فرهنگها این کلمه را بمعنی میرآخور گرفته اند و همین بیت را شاهد آورده اند و ظاهراً به این معنی غلط است .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
قلعه نو اختگان . [ ق َ ع َ ن ُ اَ خ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان تبادگان بخش حومه ٔ شهرستان مشهد، موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل ا...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.