اختگان . [ اَ ت َ
/ ت ِ ] (اِ) ج ِ اخته ، بمعنی اسب خایه کشیده
: شب قضیم اختگانت زارتفاع سنبله
می کند حاصل بدوش کهکشان می آورد.
سلمان ساوجی (از آنندراج ).
بعض فرهنگها این کلمه را بمعنی میرآخور گرفته اند و همین بیت را شاهد آورده اند و ظاهراً به این معنی غلط است .