اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دنبل

نویسه گردانی: DNBL
دنبل . [ دُم ْ ب ُ ] (اِخ ) نام کوهی واقع در کوهستان دیار بکر از یک پارچه سنگ و پیوستگی به کوه دیگر ندارد و اطراف آن جلگه و دشت ، و خوانین دنبلی آذربایجان منسوب بدانجا می باشند و نیز طایفه ٔ ضرابی کاشان از این گروهند. (ناظم الاطباء). || طایفه ای از کردان که دنبلی نیز گویند بدان منسوب است . (یادداشت مؤلف ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
دنبل . [ دُم ْ ب َ ] (اِ) دمل و برآمدگی کوچکی در جلد که رنگش سرخ و شکلش مخروطی است و نوعاً مرکز آن متقرح گشته و گود می گردد. (ناظم الاطبا...
دنبل . [ دَم ْ ب َ ] (اِ) استهزاء و مسخره . (ناظم الاطباء). و رجوع به دنبال شود. || هر چیز مضحک و خنده آور. (ناظم الاطباء). || نوعی از دهل . ...
دنبل . [ ] (ص ) این کلمه در شاهد زیر از تاریخ طبرستان همراه زل آمده است و به نظر می رسد که با کلمه ٔ دنبه بستگی داشته باشد و معنی دنبه ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.