غیران
نویسه گردانی:
ḠYRʼN
غیران . (ع اِ) ج ِ غار. (منتهی الارب ) (دهار) (اقرب الموارد). رجوع به غار شود.
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
غیران . [ غ َ ] (ع ص ) رشک کن . (دهار) (مهذب الاسماء). مرد بارشک . ج ، غَیاری ̍، غُیاری ̍. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). مردی که غیرت زن خ...
غیران . (اِخ ) نام ناحیه ای در اسپانیا در سر راه اشبیلیه (سویل ) به قرطپه از راه لوره ۞ . ابن حوقل آن را «غیر غیره » آورده است .رجوع به ...
قیران . (ع اِ) ج ِ قاره ، کوهک خرد جدا از کوه ها. (آنندراج ). رجوع به قاره شود.
قوناق قیران . [ ق ُ ناُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کورائیم بخش مرکزی شهرستان اردبیل ،سکنه ٔ آن 315 تن . آب آن از چشمه و رودخانه ٔ قوناق قیر...