اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اردل

نویسه گردانی: ʼRDL
اردل . [ اَ دَ ] (اِخ ) نام قصبه ای بجنوب غربی ده کرد (شهر کرد). || ناحیه ای در کوهستانهای بختیاری در جنوب شرقی کاج . || از نواحی مازندران . رجوع بسفرنامه ٔ مازندران و استراباد رابینو ص 129 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
اردل . [ اُ دَ ] (اِخ ) اُردال . رجوع بطایفه ٔ شیبانی شود.
عردل . [ ع َ دَ ] (ع ص ) سخت درشت و درازقامت . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
آردل . [ دِ ] (اِ) فراشی که برای خواندن و احضار سپاهیان یا گناهکاران و یا مدعی علیهم فرستادندی .- آردل بی چوب ؛ کنایه از بول است آنگاه که...
آردل . [ دَ ] (اِخ ) نام راهی است در بختیاری که تا مالمیر بسیارتنگ است و برای عبور صعب و قلعه ٔ چغاخور نزدیک 700 گز از آردل ارتفاع دارد. و...
آردل باشی . [ دِ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) رئیس آردِلان .
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
جواد مفرد کهلان
۱۳۹۶/۰۴/۲۳
0
0

احتمالاً اردل در اصل ارد-دَل سنسکریتی به معنی مکان پر درخت بوده است.


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.