اجازه ویرایش برای همه اعضا

گشتانه

نویسه گردانی: GŠTANH
به نام خدا
نقد و بررسی قالب های ابداعی جناب صلاح الدین احمد لواسانی و تفاوت و تشابه با قالب های نزدیک
شک نیست ادبیات ایران زمین همواره بر تارک ادبیات جهان درخشیده و کیست که نداند سخن دانی و خوش خوانی با شیوه ها و قالب های شعری و نثری ادبیات ایران متجلی شده و معنی واقعی خود را پیدا می کند و زیبایی در قالب های متنوع آن به منصه ی ظهور رسیده آنچنان که اثرات روحی آن شاید تا پایان عمر از ضمیر آدمی زایل نگردد. اما تنوع قالب ها پیامی نیز همراه دارد و آن اینکه همواره جایی برای سخن جدید باز می باشد و همانگونه که گذشتگان ما به ابداع شیوه های نو پرداخته اند و این امر در سده ی اخیر به نهایت رسیده، مانیز امروز می توانیم و این اجازه را داریم که اگر شیوه جدیدی به جهت اعتلای سخن به ذهنمان می رسد با دقت و وسواس بپرورانیم و به جامعه ی فرهنگی جهت نقد و بسط و حتی انکار ارایه دهیم. از قالب های جدیدی که روزهای اخیر با آن آشنا شدم دو قالب شعری است، یکی در قالب کهن که نوعی ترجیع بند است و دیگری سبکی مسمی به مزوجات و در اسلوب شعر نو که هر دو از ابداعات دوست عزیز و گرامی جناب آقای لواسانی است که مساعی ایشان در زمینه ی سرودن شعر و داستان مخصوصا برای کودکان، بر کسی پوشیده نیست.
در این مختصر کمی درباره ی این دو قالب صحبت می کنیم تا ببینیم اصلا قالب های جدید هستند؟ یا مرجعی در ادبیات کهن دارند؟ و یا با سروده های موسوم به شعر نو هم راستا می باشند؟ و شباهت ها و تفاوت هایشان با قالب های دیگر چگونه است؟ ابتدا درباره ی ترجیع بند ایشان بگوییم که یکی از دوستان نام ترجیع بند مربع را برای آن برگزیده و علت آن را چهار مصراعی بودن و تکرار مصراع آخر عنوان فرموده اند. اما به نظرم نه ترجیع بند است و نه مربع و اختلاف با این هر دو شیوه دارد، به این دلایل: اول آنکه اصطلاح مربع در کنار مثلث و مخمس یا مسدس از زیر مجموعه های قالب شعری مسمط می باشند یعنی سروده ای که با یک مصراع یا بیتی مستقل القافیه، پیوند میان اقطاع به وجود آورد. و بر اساس تعداد ابیات هر قطعه به نام مثلا مسمط مخمس یا مسمط مسوس و یا مسمط مربع که بحث بر سر آن است، نامگذاری می گردد و طبیعی است وقتی سروده ای در قالب مسمط قرار نمی گیرد بی شک در زیر مجموعه ی آن نیز جایگاهی نخواهد داشت اگرچه تعداد مصاریع چهار باشد به مثالی از مسمط مربع سروده ی شاعر بزرگوار اوحدی مراغه ای توجه فرمایید:
آن سرو سهی چه نام دارد
کان قامت خوش خرام دارد
خلقی متحیرند در وی
تا خود هوس کدام دارد

ماهی که به حسن او صنم نیست
رخسارش از آفتاب کم نیست
گر دور شود ز دیده غم نیست
کندر دل و جان مقام دارد

من کشته ی عشق آن جمالم
آشفته ی آن دو زلف و خالم
آنرا خبری بود ز حالم
کو نیز دلی به دام دارد

شعر خوش اوحدی روانست
گر گوش کنی به جای آنست
کز بوسه ی شکرین لبانت
این شهد که در کلام دارد

همانطور که ملاحظه می کنید جز چهار مصراع بودن شباهتی دیگر بین مسمط مربع و قالب ابداعی جناب لواسانی وجود ندارد فلذا اصلح است به نام مربع نامیده نشود. از سوی دیگر مصراعی که تکرار می شود طبعا ترجیع بند را در ذهن متبادر می کند اما اینهم همچون چهار مصراعی بودن فقط یک شباهت ظاهری است و گرنه هر تکراری را در گروه ترجیعات قرار دادن دور از ثواب به نظر می رسد چون ترجیعات قواعد خاص خود را دارند از جمله بیتی تکرار شونده است نه مصراع و آن نیز در آخر هر قطعه و به صورت مستقل از قافیه ی قطعه می آید و موجب ارتباط قطعات با یکدیگر است و همچنین تعداد ابیات هر قطعه نیز از پنج بیت کمتر نیست و همگی در قالب غزل سروده می شوند، پس با کمی مداقه در این تعاریف متوجه می شویم ابداع جناب لواسانی با هیچکدام از قالبهای مطرح شده، همخوانی ندارد و صرفا با تکرار یک مصراع یا چهار مصراعی بودن انتساب آن به سبک های کهن یا چیزی مابین آن را استخراج کردن دور از ذهن می نماید.
به نظرم انتخاب نامی ایرانی برای این قالب که صنعت تکرار مصراع را نیز گوینده باشد خالی از لطف نخواهد بود نامی مثل گشتانه یا چیزی مترادف آن که البته انتخاب بر عهده ی صاحب ابداع خواهد بود. و اما قالب دوم که مسمی به مزوجات گردیده و در نگاه اول یک شعر نو کوتاه را در ذهن متبادر می کند و یا یادآور قالب های هایکوی ایرانی که در میان اهالی ادب به آنک مشهور شده، اما با نگاهی دقیقتر تفاوت های فاحش میان مزوجات با هایکو یا سایر اسلوب های شعر نو عیان هویداست. می دانیم هایکو هفده سیلاب در زبان ژاپنی است و فاقد هرگونه صناعات ادبی و بر استفاده از عناصر موجود در طبیعت تاکید فراوان دارد اما بالاترین دلیل برای تفاوت مزوجات با هایکو و یا هر سبک ادبی دیگر، ویژگی های خود مزوجات است که با برشمردن آنها در میابیم با هیچ کدام از قالب هایی که می شناسیم همانند نمی باشد. مزوجات با کوتاهترین و موجزترین و اثرگذارترین کلمات و تشبیهات، دو مفهوم متضاد را در آن واحد کنار هم قرار داده و توضیح می دهد به نحوی که به حدی شگفت آور دو مفهوم متضاد که قالبا در یک ظرف نمی گنجند نه تنها گنجیده اند بلکه با ظرافت موجب تقارن و تعادل در سروده گشته اند. شاید بعضی بگویند این همان خاصیت پارادوکس است اما چنین نیست زیرا پاردوکس در هر قالبی که بیان شود در آخر مخاطب بلاتکلیف می ماند و به چیزی می رسد که ای بسا در جهان خارج وجود نداشته باشد و فقط مفهومی انتزاعی را در ذهن منبعث نماید اما در مزوجات دو مفهوم واقعی و متضاد، یکدیگر را تکمیل کرده و انتظاری نمی ماند و مخاطب دست خالی و بلاتکلیف باز نمی گردد بلکه در "دو آن" بسیار کوتاه و برق آسا به نهایت می رسد و در یک لمحه تشبیهاتی به ذهن القاء می کند که شاید ذهن رویایی را ساعت ها به ساخت همان یک دم بکار گمارد. بر اساس همین خواص جسارت نموده و به جناب لواسانی عرض کردم برای این قالب نیز بجای مزوجات از واژه ای ایرانی همانند: دو آنه یا دوآنک یا دو پرده یا... انتخاب فرمایند و صد البته حرف آخر بر عهده ی صاحب ابداع می باشد. در هر صورت نظر نگارنده بر این بود تا با دلایل آشکار بیان شود قالب های ابداعی و کاملا جدید و نو هستند و خواص و ابعاد منحصر به خود دارند و نزدیکی آنها به سایر اسلوب آنقدر دور است و شباهتها چنان اندک که اگر در نظر گرفته نشود بهتر و منطقی تر است. در آخر اجازه می خواهم این نکته را جسارتا به جناب لواسانی متذکر شوم که گرچه مکرر سرودن برای شیوه های ابداعی موجب جا افتادن اسلوب و شناخت بیشتر ارباب معنی می شود اما به این نکته ی مهم هم توجه فرمایند که مبادا کیفیت را فدای کمیت فرمایند و مخصوصا هرچه در این اول راه با وسواس و دقت بیشتری به سرایش بپردازند مطمئنا اثرگذار تر و پایدارتر خواهد بود. خواهان آرزوی موفقیت پیش از پیش برای دوست گرامی جناب آقای اصلاح الدین احمد لواسانی و هر آن کسی که در این وادی سنگی از سر راه برمیدارد می باشم و سلامت و سعادت همه دوستان را ازپروردگار یگانه مسئلت دارم.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.