اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

منحمق

نویسه گردانی: MNḤMQ
منحمق . [ م ُ ح َ م ِ ] (ع ص ) خوارگردنده و تواضعکننده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). گول واحمق و خوار و آنکه کار احمقانه کند. (ناظم الاطباء)(از اقرب الموارد). || جامه ٔ کهنه . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || بازار کاسد. (آنندراج ) (از منتهی الارب ). بازار کاسد و نارواج . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || شمشیر کند. (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.