اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مرتباء

نویسه گردانی: MRTBAʼ
مرتباء. [ م ُ ت َ ب َءْ ] (ع اِ) جای دیده بان . (منتهی الارب ) (صراح ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۰ ثانیه
مرتباً. [ م ُ رَت ْ ت َ بَن ْ ] (ع ق ) پیاپی . پی در پی . به ترتیب . متوالیاً. || با نظم و ترتیب . (از فرهنگ فارسی معین ).
مرتبع. [ م ُ ت َ ب َ ] (ع اِ) فرودآمدنگاه در بهاران . (منتهی الارب ). آنجا که بهار آنجا گذارند. (مهذب الاسماء). رجوع به ارتباع شود. || (ص ) مر...
مرتبع. [ م ُ ت َ ب ِ] (ع ص ) مرد میانه . مرتبَع. (منتهی الارب ). || نعت فاعلی است از ارتباع . رجوع به ارتباع شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.