اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دوین

نویسه گردانی: DWYN
دوین . [ دُ وَ ] (ع ص مصغر) مصغر دون یعنی اندکی فرومایه . (ناظم الاطباء). و رجوع به دون شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
دوین . [ دَ ] (پسوند) مزید مؤخر امکنه : سلطان دوین . سنگ دوین . شهر دوین . قرادوین . کافردوین . لله دوین . (یادداشت مؤلف ).
دوین . [ دُ ] (اِخ ) شهری است به ارمینیه از آن شهر است نصراﷲ محدث ابن منصور و عبداﷲ محدث ابن رزین . (منتهی الارب ). تووین یا دووین ازبلاد...
دوین . [ دِ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش شیروان شهرستان قوچان . آب آن از چشمه سار و قنوات است . این دهستان در شمال خاوری شیروان وا...
لله دوین . [ل َ ل َ ] (اِخ ) نام موضعی به سدن رستاق مازندران . (مازندران و استرآباد رابینو بخش انگلیسی ص 80 و 125).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.